معماری عصبی در طراحی محوطه

آیا تا به حال نام معماری عصبی را شنیده اید؟ اگر معماران ساختمان ها را بر اساس احساسات، شفا و شادی کاربر طراحی کنند، فضاها چگونه خواهند بود؟ بیمارستان هایی که به بهبودی بیمار کمک می کنند، مدارسی که خلاقیت را تشویق می کنند، محیط های کاری که تمرکز شما را بیشتر می کند…

این همان معماری عصبی است: طراحی محیط‌های کارآمد نه تنها بر اساس پارامترهای فنی قانون‌گذاری، ارگونومی و راحتی محیط، بلکه بر اساس شاخص‌های ذهنی مانند احساسات، شادی و رفاه.

 

چند بار به مکانی رفته اید، خواه پارک، پروژه مسکن، مرکز خرید، خانه، ساختمان و احساس افسردگی و اضطراب کرده اید یا برعکس، خوشحال و هیجان زده شده اید؟

 

با پیشرفت‌های علوم اعصاب، اندازه‌گیری این شاخص‌ها و درک اینکه چگونه اشکال، رنگ‌ها و مقیاس‌ها می‌توانند بر ادراک انسان تأثیر بگذارند، هر روز آسان‌تر می‌شود. در حال حاضر، استفاده از دستگاه های MRI و واقعیت مجازی برای درک چگونگی رفتار امواج مغزی در فضاها از طریق بیوفیدبک امکان پذیر است.

به عنوان مثال، با عینک واقعیت افزوده، می‌توانیم پروژه را از قبل به مشتری نشان دهیم و ضربان قلب او را اندازه‌گیری کنیم تا عکس‌العمل او را هنگام دیدن پرسپکتیو درک کنیم.

چگونه شروع شد؟
یکی از اولین کسانی که مشاهده کرد که فضاها بر احساسات تأثیر می گذارد، دکتر آمریکایی بود که واکسن فلج اطفال، جوناس سالک را ایجاد کرد. در دهه 1950، یوناس مدتی را در ایتالیا گذراند و متوجه شد که هر بار که از کلیسای سنت فرانسیس آسیزی که در شهر آسیزی واقع شده و در قرن سیزدهم ساخته شده است بازدید می کند، خلاقیت و الهام بیشتری پیدا می کند.

محوطه ساختمان در محوطه سازی عصبی

هنگامی که در سال 1962 به ایالات متحده بازگشت، مدرسه ای به نام موسسه سالک برای تحقیقات در زمینه های زیست شناسی مولکولی، ژنتیک، علوم اعصاب و زیست شناسی گیاهی در شهر لا جولا، کالیفرنیا ایجاد کرد.

برای این کار، او از معمار لوئیس کان خواست و درخواست کرد که این پروژه آمیزه‌ای از هنر و علم باشد، جایی که عملکرد و زیبایی‌شناسی در کنار هم قدم برمی‌دارند و دانشمندان را تشویق می‌کند تا همانطور که هنرمندان هنر انجام می‌دهند، تحقیق کنند. امروزه ساختمان موسسه یکی از باورنکردنی ترین و نمادین ترین ساختمان های ساخته شده در قرن بیستم است.

پلن ساختمان ها در طراحی محوطه

در واقع، مسیر پیاده روی بین بلوک ها تا ساحل یادآور پیاده روی به سمت محراب کلیسای آسیسی است، همانطور که سالک آرزوی آن را داشت.

 

چگونه آن را اعمال کنیم؟


دستورالعمل آماده ای برای اعمال معماری عصبی وجود ندارد، اما جزئیاتی وجود دارد که می توان در ساخت فضاها رعایت کرد.

به عنوان مثال، در آکوستیک توجه به صداهای محیط بسته به نوع پروژه مهم است. آیا صداهای خیابانی وجود دارد که تمرکز و خواب را مختل می کند؟ آیا استفاده از مواد آکوستیک ضروری است؟ اگر یک محیط کاری است، یک دفتر کار بسیار باز تا چه حد در تولید تداخل دارد؟

در مورد نورپردازی نیز باید نحوه ورود نور به فضا را مشاهده کنیم. بدن انسان با نور طبیعی راحت‌تر است، اما در صورت نیاز به نور مصنوعی زیاد، چه نوع رنگ و شدت لامپ نمی‌تواند باعث خیرگی شود؟

اگر یک فضای استراحت مانند رستوران یا حتی یک اقامتگاه باشد، استفاده از چراغ های زرد که دنج تر هستند، ممکن است راحت تر باشد. اگر بیمارستان باشد، یک محیط درمانی و درمانی، شاید رنگ های دیگری مانند آبی و نارنجی که به عنوان طراوت شناخته می شوند، جالب تر باشد.

وقتی صحبت از مبلمان به میان می‌آید، مثلاً در یک مهدکودک، منحنی‌ها جالب‌تر از گوشه‌ها هستند که شبیه خطر و ترس هستند، که می‌تواند باعث ترس و واکنش برخی از کودکان شود.

همچنین مشخص است که پوشش گیاهی با ارتباط با طبیعت همراه است که علاوه بر کمک به بالا بردن کیفیت هوای داخل فضا، آرامش را برای کاربران به ارمغان می آورد.

نمای ساختمان آمازون شفر

نمای محوطه ساختمان طراحی شده سامسونگ

وقتی از رنگ‌ها صحبت می‌کنیم، می‌دانیم که رنگ‌های گرم مانند نارنجی و قرمز هیجان و حرکت و رنگ‌های سرد مانند آبی و سبز آرامش و آرامش را به ارمغان می‌آورند. همچنین می دانیم که تضاد رنگ باعث ایجاد انرژی و رنگ های مشابه باعث راحتی می شود، بنابراین باید یک مطالعه بسیار قوی در مورد ترکیب رنگی برای اندازه گیری سطح رضایت کاربر وجود داشته باشد.

همه چیز به نوع فضا، نیازهای مشتری و زمینه ساخت بستگی دارد. و در واقع، در پروژه‌ای که معماری عصبی را در نظر می‌گیرد، فقط یک مورد برای تمرکز بر روی آن وجود ندارد، در نهایت این نقطه تلاقی همه موارد است: رنگ، نور طبیعی و مصنوعی، محوطه‌سازی، مقیاس، مصالح...

 

پرکینز و ویل

Perkins&Will از سال 1935 وجود دارد و در چندین شهر در سراسر جهان از جمله برزیل شعبه دارد. در پروژه هایی مانند محیط های شرکتی، تجاری و بیمارستانی با تمرکز بر انسانیت و پایداری کار می کند.

پروژه بامبو در طراحی محوطه

نمای جلوی ساختمان

 

کجا آن را مطالعه کنیم؟
برای کسانی که می‌خواهند در مورد معماری عصبی تخصص یا درک بیشتری داشته باشند، در اینجا چند نشانه وجود دارد:

آکادمی NeuroArq

آکادمی علوم اعصاب و معماری برزیل توسط معمارانی به نام گابی سارتوری و پریسیلا بنکه، که علاقه زیادی به علوم اعصاب و معماری داشتند، تأسیس شد. مشارکتی که از طریق سفرها و دوره های تخصصی در این منطقه آغاز شد.

هدف آموزش متخصصان، انتشار دانش، توسعه مطالعات، ادغام چندین حوزه در یک دیدگاه سیستمی از فضا، رفتار و رفاه است. در آنجا می توانید چندین دوره را بیابید که به ماژول های خاص مانند صدا یا عطر و همچنین آموزش کامل تر تقسیم شده اند.

NeuroArq همچنین یک کنگره سالانه را برای بحث در مورد مهمترین تحقیقات در مورد این موضوع تبلیغ می کند.

 

NewSchool یک مدرسه معماری و طراحی مستقر در سن دیگو است که بر روی مطالعات پایداری، علوم اعصاب و بیوفیلی تمرکز دارد.

این مدرسه دوره های کوتاه مدت یک تا دو ماهه و همچنین تخصص های کامل تری در این زمینه ارائه می دهد. شناخته شده ترین آنها گواهینامه های علوم اعصاب برای معماری و شهرسازی برای سلامت هستند که معماران و طراحان را قادر می سازند تا در مورد ارتباط مغز با محیط ساخته شده فکر کنند.